خلیل کارگری است که عاشق دوچرخه سواری و پیوستن به باشگاه ایران جوان است. به واسطه یک آشنا او وارد باشگاه می شود و در یک مسابقه مقام اول را کسب می کند؛ اما به خاطر مشکل قلبی نمی تواند در بازی های آسیایی 1974 تهران شرکت کند. 6.2 خط پایان The Finish Line 1986
حسین عطاردی با همسرش، فخری و پسرش، در خانه قدیمی پدر زندگی میکند. او و همسرش کارمند بانک اند. فخری با تهیه وام مسکن به اصرار به حسین میقبولاند که خانه پدری را بفروشند و در یک مجتمع آپارتمانی، در حومه شهر ساکن شوند. پدربزرگ مخالف است. آنها به منظور فروش خانه، پدربزرگ را به آسایشگاه سالمندان میسپارند و .... 7.2 پدربزرگ Pedarbozorg 1986
در فصل زمستان جوانی به نام اسماعیل ناچار می شود برای تهیه داروی پدر بیمارش به شهر برود. معلم روستا و جوانی به نام رحمان نیز با او همراه می شوند. در بین راه، معلم که یکی از پاهایش را سال ها قبل در درگیری با گرگ ها از دست داده است از اسماعیل و رحمان جدا می شود و ... 6.9 جاده های سرد Frosty Roads 1985