ترانه دانش آموز ۱۵ ساله ای است که مادرش فوت کرده و پدرش در زندان است و با مادربزرگش زندگی می کند. روزی امیر به ترانه اظهار عشق می کند و تصمیم به ازدواج با او می گیرد و چون هر دو محصل هستند قرار بر صیغه ی محرمیت می شود تا بعد ازدواج دائم صورت گیرد. بعد از مدتی ترانه متوجه می شود که امیر با چند دختر ارتباط غیر اخلاقی دارد و با این وضع تصمیم به جدایی می گیرد. ترانه و امیر از هم جدا می شوند و امیر به آلمان می رود، اما پس از مدتی ترانه می فهمد که باردار است… 7.1 من ترانه پانزده سال دارم I'm Taraneh, 15 2002
حاج مهدي از جانبازان شيميايي است كه تمام سالهاي پس از جنگ را ميكوشد تا خاطرات حاج محمد يزدان فرمانده زمان جنگش را چاپ كند. او در اين مسير با يلدا يزدان كه ناشر است آشنا ميشود و يك سانحه تصادف مسير جديدي براي آنها باز ميكند و… پنج درجه به شرق Panj Daraje Be Sharq 2007