بیشتر اوقات به آن اتوبان ها و جاده های پیچ در پیچی که من را به خانه تو میرساند فکر میکنم. در آن سال ها دائم جاده ها در دست ساخت بود. نمیدانم اکنون که سال ها میگذرد، آن جاده های خاکی و مارپیچ که مرا در متر مترِ خود به سوی تو دفن کرده اند، درست شده اند یا نه. آن چشم انداز اتوبان هایی را به یاد می آورم که چون طلوع زیبا و بی همتای ناامیدی در قلب میدرخشد. آن جاده هایی که گاهی یخ زده بودند و گاهی آفتابی جهنمی و ماشین هایی که تا کیلومترها در اتوبان توقف کرده اند. اکنون من در نور لرزان چراغ های این اتوبان ها در نیمه شب دفن شده ام. این جاده ها در مغز من مسیر عبور موریانه ها شده اند… جاده موریانه ها Jadeh Moryaneha 2020